به نظر می رسد که فقط افراد تنبل هنوز الگوهای طراحی را نقد نکرده اند. بیایید نگاهی بیندازیم به معمولی ترین استدلال ها در مورد استفاده از الگوها.
کمکی برای یک زبان برنامه نویسی ضعیف
معمولاً نياز به الگوها هنگامي بوجود مي آيد كه افراد يك زبان برنامه نويسي يا فن آوري را انتخاب كنند كه فاقد سطح لازم از انتزاع باشد. در این حالت ، الگوها به ابزار کمکی تبدیل می شوند که توانایی های فوق العاده مورد نیاز را به زبان می دهد.
به عنوان مثال ، الگوی استراتژی را می توان با یک تابع ساده anonymous (lambda) در اکثر زبان های برنامه نویسی مدرن پیاده سازی کرد.
راه حل های ناکارآمد
الگوها سعی می کنند رویکردهایی را که قبلاً به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند ، سیستم سازی کنند. این وحدت توسط بسیاری به عنوان یک اجبار در نظر گرفته می شود و آنها الگوها را خط به خط اجرا می کنند ، بدون اینکه آنها را با متن پروژه خود سازگار کنند.
استفاده غیرموجه
اگر هرچه دارید چکش است ، همه چیز به نظر میخ می رسد.
این همان مشکلی است که بسیاری از تازه کارانی را که تازه با الگوها آشنا شده اند تعقیب می کند. آنها با آموختن الگوها ، سعی در به کار بردن آنها در همه جا دارند ، حتی در شرایطی که کد ساده تر به خوبی انجام می شود.
Views: 24
طراح و توسعه دهنده نرم افزار، با سوابق مختلف در زمینه زیر ساخت و SQL Server